سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» متن روایت را از کتاب شریف بحارالانوار، منتشر می کند.
الامامُ الکاظمُ (علیه السلام): رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ.
مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق دعوت می کند. اطراف او جمع می شوند قومی همچون پاره های پولادکه بادهای شدید بر آنها بی تاثیر است، از جنگ خسته و بی میل نمی شوند، از آن ترسی به دل راه نمی دهند و بر خدا توکل می کنند و فرجام [نیک] برای اهل تقواست. (بحارالانوار، ج 57 ، ص 216)
در این روایت شریف به زیبایی هر چه تمام، اوصاف امام روح الله و همسفران عرشی او بیان شده است
چقدر زیبا امام کاظم (ع) از آمدن فرزندشان خمینی عزیز خبر می دهند. مردی که از قم، شهر قیام ظهور کرد و در عاشورای سال 42 این ظهور به اوج خود رسید. شاید آن زمان که امام(ره) در زندان و تبعید، از فرزندان در قنداق خود خبر می دادند، این روایت جدّش را خوانده بود که یارانی بسان پاره های پولاد گرداگرد او جمع خواهند شد.
یارانی که با تحمل شکنجه ها و فداکردن جان خود در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی در کنار امام(ره) بودند و بعد هم در استمرار و تثبیت نظام جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس در کنار رهبرشان عاشقانه عازم میدان جهاد شدند.
کسانی که نه سرمای ایلام و ماووت و نه گرمای شلمچه، نه خشکی طلاییه و نه آب های اروندرود، نه گرسنگی، تشنگی و خستگی و نه هیچ چیز دیگر ذره ای سستی در اراده آهنین شان ایجاد نکرد و پرچم اسلام ناب را بر فراز قله های جهان به اهتزاز درآوردند و دنیا را متحیر مقاومت خویش ساختند. همان هایی که مقاومت سرلوحه کارشان بود و نه تنها ذره ای ترس و بی میلی نشان نمی دادند، بلکه عاشقانه روانه میدان های خطر می شدند و شرق و غرب را متحیر این مقاومت کردند.
دل امام شان را شاد و موجبات مباهات رهبر را فراهم می کردند. بندگانی که توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار ع آنچنان قدرت جسمی، روحی و بصیرتی به آنها داده بود که عاقبت خویش را می دیدند و می دانستند عاقبت کار از آن اهل تقواست.
نظر شما